کد مطلب:107010 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

حکمت 312











[صفحه 681]

امام (ع) در پاسخ كسی كه از وی مشكلی را پرسید فرمود: معظله: مساله مشكل، تعنت: درخواس كار دشوار بر كسی كه از او چیزی می طلبد، تعسف: بیراهه رفتن، (بپرس برای آموختن نه برای به مشكل افكندن، زیرا نادانی كه درصدد فراگیری است مانند داناست اما عالمی كه به بیراهه می رود به سان نادان است). امام (ع) از گفتار پرسش كننده فهمید كه هدفش آزمودن امام (ع) است، این بود كه قبل از پاسخ به ادب كردن و راهنمایی او پرداخت بر آنچه شایسته ی پرسش و هدف پرسیدن است یعنی چیزفهمی نه طرف را به سختی انداختن، چون مورد اول برای انسان مفید است. تفقها و تعنتا دو مفعول له و یا دو مصدرند كه جایگزین حال شده اند، امام (ع) به وسیله ی قیاس مضمری بر سوال برای آموزش ترغیب كرده است كه صغرای آن عبارت: فان الجاهل المتعلم شبیه بالعالم است، و وجه شبه، مشترك بودن آن دو تن در دانش طلبی و مقصد است. و كبرای مقدر آن چنین است: و هر كس كه مانند عالم باشد، شایسته است كه روش او را داشته باشد. آنگاه از رفتن به راه نادرست در پرسش، و انحراف از آن به چیزی غیر از مقصود اصلی به وسیله ی قیاس مضمری برحذر داشته است كه صغرای آن: فان العالم... بالجهل می باشد، و

وجه شبه آن است كه چنان عالمی سوال را بی مورد مطرح می نماید و همچون نادان پرسشهای نابجا و درخواست ناروا می كند، و كبرای مقدر نیز چنین است: و هر كس كه شبیه نادانان باشد باید از روش او اجتناب كرد تا از این شباهت به دور باشد.


صفحه 681.